مرد جوان کوتاهی وارد اتاق آجرکاری شد و مورد اصابت قرار گرفت. صفادینیو در خیابان راه می رفت که مردی تیره پوست را دید که سیگارش را می کشد و بسته را صاف می کند. این مثل آهنربایی برای حرومزاده بود که نمی توانست به آن نگاه کند. لایک کن فقط بیا اینجا جرات داری؟ وقتی صحبت از لعنتی می شد، پسر کوتاه قد آرام و مستقیم بود. مرد جوان حتی دو بار فکر نکرد و وارد اتاق شد و می دانست که قرار است در رینگ لعنتش کند.