پسر باهوش از کارگران پشت کارخانه فاکتور می گرفت. کسانی که در جهان تغییر ایجاد می کنند، کسانی هستند که در جنبش نقش دارند و بازار را کشف می کنند و به خوبی عمل می کنند. در دنیای فاحشگی هم همینطور است و حرامزاده رادار دارد و وقتی از نزدیک یک کارخانه بزرگ رد شد خاموش شد. او متوجه شد که در قسمت عقب زمینی با درختان وجود دارد که عابران پیاده بعد از ناهار در آن استراحت می کنند و فکر می کنند: اینجاست که من می خواهم توپ های چاق و جفت توپ زیادی درست کنم.