عروسک به مرد روستایی رسید، یک خدمتکار گرفت، یک نوکر جدید گرفت. از شب برمی گشت که کارگر ساختمانی سوت زد. سلام عزیزم، می خواهی آب بخوری یا قهوه؟ حرومزاده واقعاً می خواست به او بار بدهد و عروسک بدون نر روستایی کار نمی کند، او اولین دسته از DNA مردانه خود را بالا برد. او با الاغ پر استراحت کرد و عصر برای یک جلسه دیگر آماده شد. در پارک مرد جوانی را پیدا کرد که سوپ می داد. بچه گفت که او هرگز الاغ نخورده است، او هنوز باکره است. عروسک حق گفت پس از امشب دیگر نخواهی بود. رفتن به پایین:
https://www.machosaonatural.site/video/5425/boneca-chegada-no-macho-r%C3%BAstico-pegou-servente-pegou-novinho