رئیس پرسید، نیروهای امنیتی اتو را مشت کردند و آن را داخل آن خالی کردند. در این شرکت، همه میدانند که مالک آن همجنسگرا است و فقط نگهبانهای امنیتی خوشتیپ و ماکو استخدام میکند. البته این برای لذت بردن با تبر و در موقعیت او است، بچه ها نه گفتن را بلد نیستند. این بار هم فرقی نداشت. او نیاز به استخدام یک کارمند جدید داشت و در حین مصاحبه حقیقت را گفت: این طور است، من خوب پرداخت می کنم اما از مرد اتاقم توجه ویژه می خواهم، متوجه می شوید؟ سبزه خیلی جدی به همه چیز گوش داد و پاسخ داد: مشکلی نیست رئیس، ماموریت داده شد، ماموریت کامل شد.