خدمتکار معتاد به الاغ روی حلقه دیگران بتونه می اندازد. آجرکار همیشه در مورد خواسته های مشتری استرس دارد. اما به نظر شما بنده هم غارت شده است؟ هر چیزی! یک راز کوچک در آنجا وجود دارد که ظاهراً آجرکار آن را ندارد: برش درمانی. هر بار که کار را ترک می کند، یک پسر را با شلنگ می نشیند و به او شیر خوشمزه می دهد. اینطوری او همیشه حالش خوب است.
نر لذیذ و کامل، این آجرکار.