بچه ای که به او پیشنهاد شد، با آجرکاری سیاه به یک بچه معمولی تبدیل شد

5K

وارد ابزار شد

بچه پیشنهاد شده بچه همیشگی آجرچین سیاه پوست شد. بچه هر روز از کنار محل ساخت و ساز می گذشت. این که می خواستم به مدرسه ساختمانی بروم و در منطقه کار کنم کمی صحبت بود. پیاده اینجا گوش کرد و وانمود کرد که باور دارد، تا اینکه شروع به پیوستن به بچه پیشنهادی کرد، که مدام با شورت تنگش او را تحریک می کرد و الاغش را برجسته می کرد. آخر روز بود که حرامزاده وارد شد و صحبت را شروع کرد، اما پیاده نقشه های دیگری داشت. چوب سیاهش را بیرون آورد و گفت: آن را می خواهی، آجرکاری خوبی می کنی...
بچه ای که به او پیشنهاد شد، با آجرکاری سیاه به یک بچه معمولی تبدیل شد

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند با *