آجرکاری جک آف و کارخانه اش با جشن های فراوان. دیدن یک مرد در حال انزال چیز خوبی است، اما وقتی مرد مورد نظر یک کارگر یدی، خشن و دارای دست های پینه بسته باشد، اوضاع بهتر می شود. این زندگی کارگری است که روزی سه بار در کارگاههای ساختمانی که در آن کار میکند، تند تند میچرخد. همکاران و کمکهای او قبلاً عادت کردهاند افرادی را پیدا کنند که خودشان را در سرتاسر زمین و دیوارها مسخره میکنند، اما از آنجایی که آنها صاف هستند، اهمیتی نمیدهند یا نمیخواهند در اطراف بازی کنند. اما یکی بود که دوست داشت دیک ضخیم پیاده را ببیند و به جنگل رفت تا یک بار تقدیر بیاورد.