سفر کاری + اتاق هتل = بچه ها لعنتی. هیچ چیز مانند کمک کوچک سرنوشت برای آسان کردن کارها نیست. همه چیز از زمانی شروع شد که از طرف رئیس به او مأموریت داده شد تا تازه وارد را برای بازدید از شعبه دیگر شرکت ببرد. همه چیز خوب است، بلیط خریداری شده، هتل رزرو شده است. اما وقتی مردان بالغ رسیدند، دیدند که اتاق دو نفره در دسترس نیست، فقط یک زن و شوهر وجود دارد. بسیار خوب، آنها با دانستن اینکه دو مرد در یک تخت شانس بالایی برای داشتن رابطه جنسی دارند، موافقت کردند و همین اتفاق افتاد.