قبول کرد که پیاده روی کند و کنده ضخیم را به متل برد. گیدار بچه شکست نخورد. به محض اینکه از کنار مرد بزرگ رد شد، متوجه شد که می خواهد شیطنت کند. شلوارک و لباس زیر گشاد، بسته سنگین خروس را میتوانی دید. یک انرژی جنسی وجود داشت و سپس آن مکالمه کوچک برای ترتیب دادن لعنتی قانونی است. برای مرد مو بلند می توانست همانجا در جنگل باشد اما مرد متاهل ترسید که گرفتار شود و قبول کرد که به متل برود. وقتی مرد بزرگ قطعه را گرفت، بهتر از سفارش بود: کلاه ضخیم و سر بزرگ، بچه برای نگه داشتن آن تلاش کرد اما ارزشش را داشت. او با الاغش در حال سوختن اما مملو از جشن و سرور راسكال رفت.
این یارو داغونه…. ویدیوی کامینگ او کجاست؟