او توسط فروشنده بیمه سلامت مورد ضرب و شتم قرار گرفت

او توسط فروشنده بیمه سلامت مورد ضرب و شتم قرار گرفت

معامله بسته، معامله باز

او توسط فروشنده بیمه سلامت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. صبح زود زنگ به صدا در می آید. وقتی از شکاف در نگاه کرد، متوجه مردی تیره پوست شد که لباس رسمی به تن داشت و کیفی در دست داشت. فروشندگان در این ساعت، او فکر کرد چقدر خسته کننده است. از روی ادب در را باز کرد و چیزی گفت که مرد را اخراج کند، اما وقتی خوب نگاه کرد، دید که آن پسر اهل دور انداختن نیست، برعکس، بهتر است خودش را بیندازد و همین کار را کرد. . بعد از نیم ساعت پر کردن شدید گفت که به برنامه ای نیاز ندارد، بلکه به چیز دیگری نیاز دارد، او گفت: بین پاهای مرد نگاه می کند. مرد بالغ متوجه شد و پاسخ داد که اگر طرحی را به نتیجه برساند، حاضر است از مشتری پذیرایی خوبی داشته باشد…
او توسط فروشنده بیمه سلامت مورد ضرب و شتم قرار گرفت

او توسط فروشنده بیمه سلامت مورد ضرب و شتم قرار گرفت

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

*