کاپتینها با چند مورمون اغوا و به هم ریخت

کاپتینها با چند مورمون اغوا و به هم ریخت

مأموریت انجام شد

کاپتینها با چند مورمون اغوا و به هم ریخت. چه تغییر غیرمنتظره ای روغن اتفاق می افتد و بچه هرگز آن را تصور نمی کرد. صبح زود که زنگ در به صدا درآمد و رفت تا در را باز کند، با دو پسر کوچولوی ناز روبرو شد. سفیدپوستان، اسامی عجیب و غریب روی تابلوی مشکی و با لهجه صحبت می کنند که سعی در ترویج دین خود دارند. اولین فکر او این بود که امتناع کند و در را به صورت آنها بکوبد، اما در مورد آن فکر کرد و به او اجازه داد، بالاخره حضور مرد در خانه همیشه خوب است. وقتی وارد شدند و روی مبل نشستند، حرامزاده فقط می توانست به حجم خروس بین پاهای بچه ها نگاه کند، تا اینکه در حالت جنون دستش را روی یکی از آنها گذاشت. برادر ترسیده بود اما رفت. یکی دیگر هیجان زده شد و به زودی دو خروس سخت پیدا کرد تا با آنها بازی کند.
کاپتینها با چند مورمون اغوا و به هم ریخت

کاپتینها با چند مورمون اغوا و به هم ریخت

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

*

add_action('pre_get_posts', 'wpse_242473_add_post_type_to_home' ); تابع wpse_242473_add_post_type_to_home( $query ) { if( $query->is_main_query() && $query->is_home() ) { $query->set( 'post_type', array( 'post', 'video'), 'photo' ) } }